شروع

ساخت وبلاگ
حدود 9 ماهه که اومدم ترکیه قبل از اومدن به ترکیه و موندن در اینجا ، من تو یه پروژه عمرانی بوشهر کار میکردم. داشتیم یه جاده درست میکردیم که کمربندی بود و مثل باقی پروژه های ایران از زمان ساختش عقب افتاده بود و شرکت سازنده هم که من باهاش بودم یه شرکتی بود که قبلنا خیلی بزرگ بوده و خوب و چون مسئول الانش یه سپاهی بود ، پدر شرکت رو در آورده بود و شرکت فقط به پول خوری و کلاه برداری معروف شده بود. من برای این شرکت حدود 5 ماهی کار کردم و خیلی هم از پرسنل شرکت راضی بودم رفتارشون با من خیلی خوب بود مخصوصا رئیس کارگاه و همکارم که تو دفتر فنی با هم بودیم ولی من با خودم نمیتونستم کنار بیام . تو دو سال گذشته من خیلی اذیت شدم نمیدونم شاید ظرفیتم کم باشه یا نمیتونم راحت با شرایط کنار بیام گرچه برعکس اینی که گفتم فکر میکنم ولی خوب شاید اشتباه فکر میکنم . در هر صورت جدایی از همسر قبلیم اتفاق خیلی خوبی بود چون داشتیم رسما همدیگر رو دیونه میکردیم و اگر چند سال دیگه ادامه میدادیم حتما هردومون یا افسرده میشیدیم یا دیونه و یا خودکشی میکردیم ولی خوشیختانه این اتفاقها نیفتاد. گرچه بعد از جدایی من چند ماهی آدم نرمال نبودم و رفتم تو فاز افسردگی ولی گذشت. راحت نبود ولی گذشت. جالبه من از خیلی ها میشنوم که دوست دارن برگردن به 10 سال قبل یا 20 سال قبل یا به بچه گیشون ولی من اصلا دوست دارم به عقب برگردم چون بیشتر مراحل زندگیم زیاد راحت نگذشت. خالصه با این که محل کارم نسبتا خوب بود ولی اصلا دوست نداشتم تو ایران بمونم و همش به فکر خارج رفتن بودم . خلاصه با این که پول نداشتم ولی پول قرض کردم و با یه قاچاقبر که از قبل میشناختم هماهنگ کردم و به بهانه مرخصی دقیقا 6 ژانویه 2021 از کارگاه زدم بی شروع...
ما را در سایت شروع دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mmjdream بازدید : 115 تاريخ : شنبه 18 تير 1401 ساعت: 17:55

امروز دومه ژانویه سال 2022 میلادی من 8 ژانویه پارسال اومدم ترکیه.ایران معاون و مسئول دفترفنی یه کارگاه حدود 150 میلیاردی راهسازی بودم . یه سال پیش کارم رو ول کردم و اومدم ترکیه به هوای رفتن به اروپا با یه قاچاقبری که فقط از طریق اینستاگرام آشنا شده بودم. خوب نتیجش هم تقریبا مشخصه ، اون قاچاقبر پولم رو خورد و دو ماه هم منو الاف کرد و هی امروز و فردا کرد و وقتی من گفتم پولم رو پس بده دیگه جواب تلفن منو نداد و من موندم و بی پولی و افسوس خوردن از اشتباه های خود خواسته. من برای اینکه بیام ترکیه و به قاچاقبر پول بدم پولی نداشتم و همه رو قرض کردم که همش به باد رفت . ولی تصمیم گرفتم که به هرقیمتی شده تو ترکیه بمونم و دیگه به ایران برای زندگی برنگردم. این تصمیم تغییرات زیادی نیاز داشت که من هم دوسش داشتم و تحملی میخواست که یه مقدار از تحمل من خارج بود.اول که اومدوم ترکیه اچاقبره آدرس یه پانسیون رو به من داد که برم اونجا و منتظر خبرش باشم که نهایتا هم خبری نشد . من ابتدا سعی کردم با هر کدوم از آدهایی که تو پانسیون بودن ارتباط بگیرم که بتونم کاری رو شروع کنم ولی هر کدومش یه جوری داغون و دروغگو و کلاهبردار بودن. متاسفانه ترکیه یه مشکلی که داره اینه که آدهای فاسد همه کشورهای اطراف برای هر کاری میان اینجا و محل امنیه برای دزدها ، کلاهبردارها و همه آدمهایی که به هرطریقی تو کشور خوشون تحت تعقیب هستن. مخصوصا کلاهبردارهای مالی . البته آدم درست حسابی هم زیاد پیدا میشه منتها نه تو همه جا ، تعدادشون کمه .خلاصه تو جایی که من بودم و هستم یعنی میدون تکسیم استامبول از این جور آدمهای مشکل دار زیاد هستن و من تو انبار کاه دنبال سوزن میگشتم.با یکی از همین آدمها شروع به فعالیت کردم و تبلیغ کردیم شروع...
ما را در سایت شروع دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mmjdream بازدید : 133 تاريخ : شنبه 18 تير 1401 ساعت: 17:55